وقتی ساکت میشی و تازه اطرافت رو میتونی با دقت ببینی،به این نتیجه هم میرسی که خیلی وقتا فقط زیادی سخت گرفتی به خودت.وقتی خودت به این باور برسی که خدا همیشه بهترین چیزا رو برات آماده کرده،خدا با مهربونی از همه چیز عالی ترینش رو بهت میده.یه بار اشتباه رفتم اما تصمیم گرفتم دوباره تکرار نکنم.
هر چی بیشتر به آدمای اطرافم نگاه میکنم بیشتر به اشتباهاتم پی میبرم.گاهی فقط کافیه کمتر.حرف بزنی،فکر کنی و بیشتر برای خودت اهمیت قائل بشی.
راستی یه اتفاق خوبی افتاد امروز!
پا شدیم با دوستم رفتیم سلف ولی کارت زدم دیدم ژتون ندارم.داشتیم با ناامیدی از سلف خارج میشدیم که آقای مسئول اونجا پشت سرمون اومد گفت شما بودی کارت زدی ژتون نداشتی؟
گفتم آره
گفت بیا بیا،خانوم فلانی واسه این خانوم و دوستش غذا بکش،سالادم بزار.
خلاصه که یه طور عجیبی ذوق کردم.و اینکه هنوزم آدمای خوب پیدا میشن :)
آقا فکر کنم خیلی قیافه‌هامون مظلوم بود که فهمید گشنه‌ایم :)))
خلاصه که این حسی که یه دفه همه چی با هم راست و ریس میشه،خیلی خوبه.اینکه حس کنی جا نموندی و یکی هواتو داره حس خوبیه!
اگه فکر میکنید یه نفر هست تو زندگیتون که منتظر یه پیام یا یه زنگ از شماست ازش دریغ نکنید :)

کمرنگ‌ترین جوهرها از قوی‌ترین حافظه‌ها ماندگارتره...

فلفل سبز داخل ماکارونی+سایر اتفاقات اخیر

کار خوبه خدا درست کنه...

یه ,خودت ,رو ,اینکه ,خلاصه ,سلف ,که یه ,خلاصه که ,بیشتر به ,عجیبی ذوق ,ذوق کردم

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

χάος ارائه تمامی خدمات سمپاشی ۰۹۱۹۶۴۷۲۱۷۲ وبلاگ خوشنویسی حمید حمیدی زاده در جست و جوی باور ها میناکاری دسترسی به پایگاه های علمی روزنگار خانم مارمولک آبی (ashkibaسابق) شعبه ی دیگری نداریم:) مرکز تجاری بین المللی پانوراما تابلو روان پایگاه شعر